وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگرنمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی او تمام شد
من آغاز شدم
وچه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است مثل تنها مردن است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفا نظرات خود را بیان بفرمایید