۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

هنوزم میمیرم برات



امیده منسنگ صبورباشه برو پیشم نیا
بزار که تنها بمونم تو  غربتو دل تنگی هام
نه اینکه عاشق نباشم نه اینکه دوستت ندارم
میخوام تو اوج بی کسی سر رو شونهات بزارم
زخمو زبونو صبر من باور بکن حدی داره
یه قلب خالی از امید  اخه سوزوندن نداره
منی که حتی گریه هام واسه تو تکراری شده
تو حرفه مردومو نزن نگو که جات خالی شده
نگاه سردت هنوزم با خنده هات زجرم میده
خدا خودت منو به این دربه دری عادت بده
باور نداری هنوز م عشق تو داغونم کنه؟
بخند به گریه های من شاید که ارومم کنه
بهش بگین دق میکنم دستاش تو دستام نباشه
تمومه خاطراتمون نمک به زخمام میپاشه
بهش بگین خاطرهاش اتیش به جونم میزنه
اسمونم زمین بیاد بگین فقط ماله منه
تو لحظه های بی کسی سهم من از تو دوریه
اگه صدام در نمیاد از دل تنگیو صبوریه
هروز غروب دل تنگتم دوباره تنها میشینم
 هروقت که بارون میباره تورو کنارم میبینم
هروزو هرشب از خدا بدون فقط تورو میخوام
نگو واست غریبه ام نگو تو خوابت نمیام
بگو توهم دوستم داری؟بگو که دل تنگم میشی؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا نظرات خود را بیان بفرمایید